گفتگوی جهانشاه صارمی سرپرست گروه نهفت با آفرينش
خلا قيت وآفرينش راه دستيابی به گنجينه مد فون استعدادها:
به بهانه کنسرت اخير گروه نهفت ( هنرجويان نوجوان ) که به مناسبت بزرگداشت يکصدو بيست وپنجمين سالگرد تولد استاد غلامحسين درويش ( درويش خان ) ، در فرهنگسرای شفق برگزار شد ، با سرپرست اين گروه ، جهانشاه صارمی به گفتگو نشسته ايم که بخش دوم آن را پيش روی داريد . لا زم به توضيح است که صارمی ، نوازنده ومدرس موسيقی ايرانی به دنبال تجربيات خود در زمينه آموزش های کلا سيک موسيقی ايرانی برای کودکان ونوجوانان ، با يك کار مداوم و طولانی ، گروه نهفت را با قابليت های ارائه آثار کلا سيک موسيقی ايرانی ، تشكيل داده است که مهارت های اجرائی آنها تحسين اهل فن را به دنبال داشته است .
ۀ در صحبت هايتان روی کودکان ونوجوانان تاکيد زياد داريد . در اين مورد چه تجاربی کسب کرده ايد ؟
ۀۀ آينده را آنها می سازند ويک بخش از تلا ش ما برای آيند ه در آنها خلا صه می شود . از خصوصيات بارز اين گروه سنی دنيای پاک وبی آلا يش وتاثير پذيری های مثبت وسازنده آنهاست . معلم موسيقی با احساسات وعواطف بچه ها سروکار دارد ، ما بايد بتوانيم ضمن آموزش صحيح موسيقی ، رشد دهنده عواطف واحساسات کودکان ونوجوانان باشيم . با در نظر گرفتن موسيقی به مثابه يکی از بهترين کانال های تعليم وتربيت ، تقويت بوجود آمدن وحفظ ارزش های معنوی با آموزش صحيح موسيقی ، نتايج بسيار مثبتی به بار خواهد داد. تمرين جدی وشرکت در کار اشاعه موسيقی ، هر چه بيشتر سطح دانش کودکان را در ديگر عرصه ها بهبود می بخشد وبه اين ترتيب نه تنهافرهنگ پی ريزی می شود ، بلکه برتوانائی های جسمی وذهنی کودک به سازنده ترين و مفيد ترين شکل ممکن تاثير می گذارد . از اين رو هر کودک با با زندگی پر بار تری خواهد زيست . به دليل عدم وجود يک متد تجربه شده برای آموزش گروه های سنی نوجوان ، معلم موسيقی بايد توانائی ابداع روش ويا روش هائی برای آموزش اين گروه های سنی داشته باشد . مهمترين مطلب در اينجا اتخاذ روشی است که بتوانيم کاری کنيم که هنرجوی خرد سال موسيقی دلش برای کلا س تنگ شود . بچه ها چه بخواهند وچه نخواهند بايد به مدرسه بروند . اما اگر جاذبه هاو انگيزه های کافی در آنها برای ادامه کار موسيقی از طرف معلم بوجود نيايد ، آنها خيلی راحت ساز را کنار خواهند گذاشت ومعمولا" سماجت های پدر ومادر نيز در اين موارد مفيد نخواهد بود . البته فرهنگ خانواده ها ، نحوه استفاده از امکانات رفاهی ، تربيت کودکان در خانواده و مسائلی ازاين قبيل نيز در انگيزه های نوجوانان برای ادامه جدی موسيقی بسيار موثر می باشد . مربی موسيقی کودکان بايد تا آنجا که ممکن است از بوجود آوردن فضای آموزشی تکراری وبرخوردهای کليشه ای با کودک پرهيز کند . وهر جلسه درس را تا حدودی متفاوت با جلسات گذشته به پايان رساند وخلاصه اينکه آموزش آنها مثل دنيای آنها رنگين باشد . تبديل يک هوس زود گذر به يک کار تداوم دار ، از موارد بسيار حساس و مهم در آموزش موسيقی کودک است . اگر کلاس موسيقی سرشار از علا قه ، دلبستگی وتوجه منظم باشد ، درک وبرداشت هنر جو از موسيقی عميق تر خواهد شد وبا شناخت عميق تر دلبستگی او نيز بيشتر خواهد شد وبرای او روشن خواهد شد که موسيقی صرفا" تفريح يا وسيله سرگرمی نيست . تجربه نشان داده است که اکثر کودکانی موسيقی را رها کرده اند که با در نظر گرفتن سن ، توجه لا زم به آموزش آنها نشده است . از طرفی يکسو نگری و توجه محض به تربيت نوازنده درجه يک ، در دراز مدت جوابگوی نياز های جامعه از موزيسين نخواهد بود . در يک کلا س موسيقی همه هنرجويان نوجوان بايد از تکنيک های درست وآموزش های صحيح علمی برخوردار باشند . اما اين يک بعد قضيه است وطرف ديگر آن مسائل فرهنگی وتربيتی در ارتباط با موسيقی مطرح می شود که متاسفانه کمتر به آنها توجه شده است . به وجود آوردن فضای آموزشی سالم ، آشنا کردن آنها به مطالعه ، ايجاد کتابخانه در محيط آموزشی ، ارزش دادن ورشد کوچکترين حرکات انسانی ومعنوی آنها ، فعال کردن ذهن وبه وجود آوردن زمينه های تفکر وخلاقيت در آنها ، ملموس کردن ارتباط موسيقی سالم با زندگی سازنده در دراز مدت ، دادن آگاهی های لا زم برای پيداشدن پايه های منطقی جهت نفی موسيقی مبتذل ودر مراحل پيشرفته تر شناساندن ارتباط هنر وزندگی وخلا صه موارد بسيار زياد که در غنی کردن بار فرهنگی کودکان ونوجوانان موثر است . در غير اين صورت موزيسين ممکن است کليه آموزش های کلا سيک موسيقی را به طور تمام وکمال فرا بگيرد ودست آخر به علت عدم شناخت ودرک صحيح از موسيقی وهنر سراز جائی در بياورد که فاقد ارزش های هنری وانسانی باشد ويا به قول خودشان به خاطر يک لقمه نان هر کاری بکنند . همه چيز را می توان در اين دنيا به بچه ها ياد داد ، به شرطی که راهش را بدانيم وشرايط آن را مهيا کنيم . معلم خلا ق راه دستيابی به گنجينه مدفون استعداد در هر هنرجورا ابتدا کشف وسپس آنرا در حد توانائی های او ، رشد می دهد واين امر بدون وجود تسلط ،تجربه ، حوصله ، پشتکار وازهمه مهمتر عشق به کار ، امکان پذير نخواهد بود .
ۀ با توجه به اينکه فعاليت عمده آموزشی شما در گروه های سنی نوجوانان متمرکز شده ، آيا تاکنون هنرجويانتان در بخش جوان جشنواره فجر شرکت کرده اند و کلا" نظرتان درباره اين حرکت چيست ؟
ۀۀ يکی از فعال ترين کلا س ها در رشته تار وسه تار بخش جوان جشنواره فجر ، هنرجويان کلا س من (نهفت) بوده اند وموفقيت های ارزنده ای نيز کسب کرده اند . اما ذکر چند نکته را در مورد اين جشنواره ضروری می دانم . قبل از هر چيز لا زم می دانم از مسولين محترم جشنواره که زحمات زيادی را به خاطر برگزاری آن متحمل می شوند ، تشکر وقدر دانی نمايم . اگر چه اهداف از پيش تعيين شده جشنواره جوان بسيار پر محتوا وغنی از ايده آل های فرهنگی است ، اما در عمل ونيز هر چه به جلو تر می رويم اين حرکت از اهداف اصلی خود دور تر وکم کم به يک مسابقه محض تبديل شده ، گاهی اوقات هنر جوی روی سن فقط امکان اجرای چند ميزان از يک قطعه را پيدا می کند وآنهم مدام چشم نگران به چراغ هيئت داوران که پايان مهلت کار اورا اعلا م کنند . اما من فکر می کنم در اين جشنواره، اصل ارائه کار يعنی ارائه محتوائی موسيقی بايد مطرح باشد . اين مساله ايست که می تواند وبايد برای يک هنرجوی نوجوان شرکت کننده در جشنواره در اولويت قرار داشته باشد وآموزش اين مسئله با مسئولين جشنواره وبه نحوه برگزاری آن برمی گردد . نکته ديگر توجه به آموزش هايی است که هنرجويان ممتاز وشاخص از آن بهره مند شده اند . بها دادن وايجاد امکانات برای مدرسين که قابليت های آنها برای هيئت داوران محرز گرديده ، ازرئوس کار اين بخش از جشنواره بايد قرار داشته باشد . اگر از يک کلاس ويا يک مرکز موسيقی ، يک هنرجو درخشيد ، اين می تواند اتفاقی باشد . اما اگر اين قضيه به کرات ديده شد ، سيستم آموزشی وهمان مسئله خلا قيت های فردی معلم مطرح می شود که حمايت از آن و دادن امکانات ، در دراز مدت می تواند اثرات مثبتی را به بار آورد ولی تا کنون کمترين توجهی به اين مسئله نشده است .
ۀ با توجه به کنسرت اخير گروه نهفت که به مناسبت بزرگداشت يکصدوبيست وپنجمين سال تولد استاد غلامحسين درويش برگزار شد ، انگيزه ها واهداف شما ازتشکيل اين گروه ونيز برنامه های آينده تان چيست ؟
ۀۀ البته در مورد تاثيرات کار جمعی موسيقی در کودکان ونوجوانان قبلا"صحبت شد . ايده اوليه اين گروه کلا س تمرين جمعی هنرجويان خردسال 9 تا 13 ساله کلا س بود که حدود سه سال پيش آغاز کردم وبرای رساندن آنها برای بيان يک جمله واحد وبا يک زمان بندی مشترک ، مجبور شدم ابتدا به مدت چند ماه بسياری از تکنيک های زير بنائی اجرائی را در قالب جملا ت ساده وبا روح موسيقی ايرانی ، با آنها کار کنم که اين دوره نه تنها توانست پايه هائی بسيار محکم وپشتوانه ای قوی در کار گروهی آنها به وجود آورد بلکه در ايجاد انگيزه برای تمرينات فردی آنها نيز بسيار موثر واقع شد . تقريبا" بعد از 10 ماه تمرين با گروه تار هنرجويان خردسال ، ساز کمانچه و تنبک را نيز به گروه اضافه کردم که در اوائل کار برای رساندن هنرجويان نوجوان کمانچه به انگشت گذاری های دقيق ومشترک ونيز هماهنگی های لا زم در آرشه ها تمرينات جداگانه برای کمانچه ها ضروری بود وتقريبا"بعد از يکسال کار جمعی تمام گروه ، لا زم ديدم که کارمان ارايه شود . البته اين به آن معنی نبود که کار بدون اشکال است . من وهمه بچه های گروه آخرين سعی خود را کرده بوديم وحالا لا زم شده بود که بچه ها روی سن بروند وانرژی وانگيزه برای ادامه کار را از مردم بگيرند .به ما انتقاد شود ،نقاط قوت وضعفمان رابهتر بشناسيم ،بامردم ارتباط بگيريم ،اعلا م هويت کنيم وتجربه کسب نماييم . به همين منظور اولين کنسرت نهفت در ارديبهشت 76 به مدت چهار شب برگزار شد که مورد توجه اهل فن قرار گرفت وطی آن توانستيم از نظرات سودمند اساتيد بهره مند شويم . بعد از يک فاصله دو ماهه ، کار دوم گروه يعنی بزرگداشت درويش خان را شروع کرديم که اين برنامه ابتدا دربخش جنبی سيزدهمين جشنواره موسيقی فجر در سال 76 به مدت دو شب و نيز در فروردين وشهريور 77 به مدت پنج شب اجرا گرديد که تسلط وپختگی وحس بچه های گروه مورد توجه اساتيد ومطبوعات قرار گرفت . در مورد مسايل و مشکلا ت بهتر است چيزی نگويم چون آنقدر زياد بوده اند که می توان ساعت ها در مورد آنها صحبت کرد ولی همه را از سر راه برداشته ايم . اما ذکر يک نکته را ضروری می دانم و آن تجربه کار گروهی است که بچه ها به دست آوردند . البته جدا از بخش موسيقائی آن يعنی در بخش اجتماعی . آنها يادمی گيرند که بدون حس مسووليت فردی ، کار گروهی پيشرفت نخواهد داشت ، يادمی گيرند که گذشت از منافع شخصی چه اثرات مثبتی را برای گروه در پی خواهد داشت .به چه کارهائی توجه داشته باشند ونسبت به چه چيزهائی بايد گذشت داشته باشند و همه اين تجارب را به صورت غير مستقيم ودر خلا ل همين آموزش های موسيقی به دست می آورند . اين گروه البته با ترکيبات مختلف، کار خود را ادامه خواهد داد وسعی خواهيم کرد که هرسال دو برنامه ، يک برنامه جديد ويک برنامه تکراری ، کنسرت دهيم .اميد وارم بتوانم از چند ماه ديگر ، کار با گروه دوم هنر جويان خردسال تار و سه تار را آغاز کنم وباهمکاری دوستان هنرمندم اين حرکت را تداوم بخشم .