English Version


نگاهى به اجراى گروه نهفت: چند صندلى خالى مى ماند
سميه قاضى زاده


اولين چيزى كه در همان نگاه اول درباره گروه موسيقى سنتى «نهفت» مى توان گفت، جوان بودن اعضاى گروه است، حتى فكر مى كنم كلمه جوان هم زياد باشد چون قيافه بيشترشان به نوجوان مى خورد، با اين حال ۱۰ سال است كه زير نظر «جهانشاه صارمى» نوازنده تار و آهنگساز فعاليت مى كنند.اين گروه ۱۳ نفره جوان حالا در اولين روزهاى آذر ماه دور هم جمع شده اند تا بزرگداشت يكصدمين سال تولد «روح الله خالقى» آهنگساز ايرانى را در تالار وحدت جشن بگيرند و توانسته اند جمعيت زيادى را به تالار بكشانند. اين در حالى است كه در همين روزها و همين ساعت گروه موسيقى «شاهو» نيز كه پيش از اين در هفته هاى گذشته كنسرتش لغو شده بود در سالن رودكى برنامه اجرا مى كند.
۱۳ نفر نهفت با لباس هاى سنتى روى صحنه حاضر مى شوند. قرار است طبق آنچه كه در بروشور نوشته شده است بيشتر به اجراى قطعات خالقى بپردازند.
گروه نهفت پيش از اين هم بارها و بارها بزرگداشت ديگر استادان موسيقى ايران را در تالار برگزار كرده بود كه مى توان به «يكصد و بيست و پنجمين سال تولد استاد غلامحسين درويش»، «تجليلى از پنجاه سال خدمت استاد فرامرز پايور به موسيقى ايران»، «بزرگداشت سى سال فعاليت هنرى حسين عليزاده» و... اشاره كرد.
برنامه با اجراى قطعه «نگاه عاشق» در دستگاه اصفهان شروع مى شود:
در من اين شور هستى خدايى است ‎/ مستى ام از شراب شما نيست
در كنار «امير اثنى عشرى» خواننده بسيار جوان گروه، دو همخوان خانم هم نشسته اند كه سه تايى با هم قطعه را اجرا مى كنند. صداى «اثنى عشرى» ۱۹ ساله هنوز دو رگه است. حسابى سعى مى كند صدايش را كلفت تر كند. از شاگردان «صديق تعريف» است و سه سال است كه آواز را شروع كرده. «صارمى» در مورد انتخاب خواننده مى گويد: «شايد مى شد يك خواننده پخته تر با صدايى بهتر را براى گروه آورد، خيلى ها هم آمدند و رفتند، اما من دنبال چيز ديگرى هستم. تمام اعضاى گروه ما بين ۱۶ تا ۲۲ سال دارند و اين محدوديت خود خواسته ما اجازه اين را به ما نمى دهد كه از خوانندگان حرفه اى استفاده كنيم. قرار است كه من به جوان ها فرصت بدهم و همه هدفم را روى اين موضوع متمركز كرده ام.» مى پرسم كه يعنى وقتى ۲۳ ساله شدند، آن وقت بايد بروند؟ مى گويد: «نه ما ۱۰ سال است كه با هم كار مى كنيم، اول رنج سنى مان بين ۱۴ تا ۱۶ سال بود اما با بالاتر رفتن سن گروه ، رده بندى سنى هم  بالاتر رفت. اما صحه اصلى روى جوان بودن اعضاى گروه است.»
او همچنين در اين خصوص توضيح مى دهد: «متاسفانه در زمينه نوازندگى ما با افراد بيشترى روبه رو هستيم اما در زمينه آواز، تعداد خوانندگان خوب خيلى كم هستند. اگر آقاى شجريان را نفر اول آواز ايران بدانيم و نمره ۱۰۰ داشته باشند، بقيه خوانندگان سنتى ما با تفاوت زيادى در رتبه هاى بعدى قرار مى گيرند كه در بهترين شرايط نفر بعد از ايشان ۷۰ بيشتر نمى گيرد. ما سعى مى كنيم فعلاً تا جايى كه مى شود روى بخش سازى كار كنيم تا ببينيم در نهايت براى بخش آواز چه مى توان كرد.»
در اين وانفساى گروه نوازى در ايران، گروه نهفت در گروه نوازى خيلى خوب است، تنظيم هاى خوب هم به كمك بهتر شدن آن آمده اند. فضاى اجرا، من را ناخودآگاه ياد جشنواره بلاتكليف موسيقى جوان مى اندازد كه قرار است ظاهراً در ارديبهشت با سه سال تاخير برگزار شود. پر شور مى نوازند و گاهى اين شور بر تكنيك غلبه دارد. هر قطعه اى كه تمام مى شود نوازندگان بهتر مى نوازند، انگار طول مى كشد تا يخشان باز شود. در مقايسه با تكنوازى هايى كه بين هر دو قطعه با كلام گنجانده شده است، گروه نوازى ها بسيار بهتر هستند.
يادم مى آيد كه صارمى به من گفته بود كه ما دو نوع عضو در گروهمان داريم، دسته اى كه دوره آزمايشى شان را گذرانده اند و اعضايى كه منتظريم تا اين دوره شان تمام شود. با خودم فكر مى كنم بى شك نوازنده كمانچه «حسام اينانلو» دوره آزمايشى اش را تمام كرده است. بسيار خوب، روان و البته با تبحر مى نوازد. از شاگردان «اردشير كامكار» است و ظاهراً ارتباطش با خانواده كامكارها باعث شده است تا در نوازندگى اش كمى چاشنى موسيقى محلى را هم داشته باشد.
«كرشمه» از ساخته هاى «صارمى» اجرا مى شود. «صارمى» خودش هم از آن آدم هاى عجيب و غريب موسيقى ايران است، در هيچ گروهى نمى نوازد. منظورم گروهى است كه همسن و سال ها و هم دوره اى هاى خودش در آن باشند. «صارمى» موسيقى را با تار و در كلاس هاى شبانه هنرستان موسيقى ملى نزد «رضا وهدانى» آغاز كرده و بعد از آن به مكتب آموزش تار «محمدرضا لطفى» در كانون فرهنگى و هنرى «چاووش» راه پيدا كرده است. بعد از رفتن لطفى از ايران هم فعاليتش را با «ارشد تهماسبى» و «حسين عليزاده» ادامه داده است.
او هميشه در حرف هايش به اين نكته اشاره مى كند كه همه هم و غمش را براى موسيقى نسل جديد گذاشته است و در اين راه نشان داده است كه از پسش خوب برآمده.
نوبت به اجراى قطعه معروف «خوشه چين» اثر مرحوم خالقى مى رسد كه چندى پيش آن را بعد از مدت ها با آواز «سالار عقيلى» به همراه اركستر موسيقى ملى ايران شنيديم. «خوشه چين» با هم خوانى سه نفره آغاز مى شود. قطعه اى ملوديك كه بيشتر حال و هواى سرود دارد، آن هم سرودهاى كار و تلاش. ساده و صميمى و در عين حال همراه با مضامين ملى. اگرچه «خوشه چين» حس و حال آنچنانى را بعد از اجراى دو قطعه ساز و آوازى به سالن نمى دهد. بخش ديگر برنامه در «دشتى» آغاز مى شود. آغاز گر اين بخش «حسام اينانلو» نوازنده كمانچه است كه قرار است بعد از تكنوازى قطعه «صداى ديدار» از ساخته هاى او اجرا شود. ريز هاى خوبى مى زند و در نوازندگى اش تم هاى موسيقى مقامى، به خصوص موسيقى خراسان حس مى شود. از نيمه هاى قطعه، تنبك هم به كمانچه مى پيوندد و دونوازى شروع مى شود.
تقه هاى تنبك و ضربه هاى كوتاه كمانچه به خوبى كنار هم مى نشينند.
در اجراى دسته جمعى قطعات، طبيعى است كه اين همه جوان نتوانند شورشان را به اندازه كنترل كنند و گاه اين شور در نوازندگى بر تكنيك غلبه مى كند. «صارمى» در اين كنسرت بخش ويژه اى را به اجراى آثار آهنگسازان داخل گروه اختصاص داده است. اين كار را هم براى ايجاد انگيزه بيشتر اعضاى گروه انجام داده است. در «صداى ديدار» كه فضايى شبيه به آثار موسيقى تلفيقى دارد، نوازنده عود نهايت سعى اش را براى اجراى روان نت هايش دارد، اما متاسفانه موفق نمى شود و سازش همچون ساز  نويى كه با آن قطعه اى تاكنون نواخته نشده، صدا مى دهد!
سرپرست گروه «تجربه» را عامل اصلى موفقيت در اجراى صحنه اى مى داند. او كه ظاهراً در طول اين سال ها با گروهش بسيار صبور شده است، اين اجراى «نهفت» را در مقايسه با اجراهاى سال هاى گذشته به نوعى جهش مى داند، اگرچه با لبخند مى گويد: «خوب طبيعى است كه حالاحالاها اينها بايد تجربه كسب كنند، اما اين بچه ها واقعاً كوشا هستند، تاكنون در جشنواره هاى زيادى مقام كسب كرده اند و خلاصه از هيچ جشنواره اى دست خالى برنگشته اند. آنچه براى من و گروه در اجراهاى صحنه اى مهم است، تجربه تمام و كمالى است كه جز از راه اجرا به دست نمى آيد. فراگرفتن آداب صحنه و اجراى كامل يك قطعه به جز در كنسرت ممكن نيست.»
حالا نوبت برادر رسيده است. «حسين اينانلو» نوازنده عود و سه تار قرار است كه قطعه «آه شبانه» با آهنگسازى خودش براساس شعرى از «محمدرضا شفيعى كدكنى» را اجرا كند. اين اجراى گروهى پايان بخش قسمت اول برنامه است.
اركستراسيون خوب قطعه و تجربه فضايى نو ازجمله خصوصيات بارز قطعات ساخته شده توسط «اينانلو»ها است. اين نكته در انتخاب اشعار شعراى معاصر نيز در نظر گرفته شده است و تنفس....
قسمت دوم در همايون است. پيش درآمد همايون ساخته «صارمى» اجرا مى شود. اين بار همچون آغاز برنامه، اجراى پيش درآمد با تكنوازى تار آغاز مى شود.
انتخاب قطعات در بخش دوم، انتظار بسيارى از علاقه مندان به آثار خالقى را برآورده مى كند. آثارى كه به گوش دوستداران خالقى آشنا است.
نوازنده سه تار كه حالا با گذشت يك ساعت از برنامه نرم تر مى نوازد، حسابى در اجراى «شب جوانى» انرژى صرف مى كند. «شب جوانى» از آن دست قطعاتى است كه حس و حال موسيقى خالقى را بيش تر از هر قطعه اى به مخاطب مى دهد:
«تا به كى از اين دل آزارى ها كار بيدلان بود زارى ها»
تنظيم قطعات كه همگى به عهده «صارمى» بوده، بسيار خوب انجام شده است، منظورم از خوب، براى اين گروه است. نمى خواهم بگويم قطعات ساده شده است تا در اجراى صحنه اى راحت تر نواخته شوند و بهتر به گوش برسند، اما همه تغييرات و وارياسيون ها براى آسان تر شدن كار گروه و بالاتر بردن كيفيت كار بوده است.
در ميان اين قطعات، اجراى «به زندان» «ابوالحسن صبا» نيز خالى از لطف نيست. پس از اجراى اين قطعه از نو قطعات در «اصفهان» نواخته مى شوند و اجراى «رنگارنگ» و «چنگ رودكى» پايان بخش اين برنامه است.
«صارمى» مى خواهد امسال با «نهفت» در جشنواره بين المللى موسيقى فجر شركت كند و هزار اميد و آرزو دارد. حتى مى خواهد قطعات تازه ترى را براى اجرا در جشنواره آماده كند. چند گروه ديگر موسيقى سنتى جوان به جشنواره مى آيند؟ چند گروه خوب موسيقى سنتى ديگر حاضر به شركت در جشنواره موسيقى فجر هستند؟ چند نفر براى ديدن برنامه هاى موسيقى سنتى فجر پشت در هاى تالار وحدت صف مى كشند؟ چند صندلى خالى مى ماند؟ براى بليت هاى فجر هم بازار سياه مى شود؟ خدا مى داند...